دیوس چرا انقد باهاش بحث میکنی ؟ :((( مگه نمیبینی حاجیت داره مثه شیر و سرکه یا همون سیر و سرکه میجوشه ؟ دیوس دیوس دیوس. چ گهی بود من خوردم چی بود چی بود ؟ :(((((

دیوسا رفتن با ترینیداد و توباگو بازی گذاشتن؛ من توضیح بیشتری نمیدم.

یه دیوسی تو صومعه سرا زده یه پیر زن بدبخت 80 ساله رو که اگه ولش میکردی خودش امروز فردا می مرد رو کشته :| بعد گرفتنش گفتن د آخه دیوس پوفیوس یه لا غبا چرا این بدبختو کشتی ؟ گفته این با شیطان رابطه داشت شیطان توش کرده بود و از این حرفا بعد این دیوس برداشت ایده ای که برا نوشتن رمانم تو ذهنم پرورش میدادم بگا داد. حالا درسته بزنم دهنشو از شش جهت بگام پوفیوسو ؟ :|

http://s5.picofile.com/file/8125904234/2012_02_12_10_34_58.jpgاینجا دیوس خان رو میبینید که با چشمانی بسته در حال تعمق و تفکر در کائنات و چرایی و پیدایش جهان هستن. دیوس های بدبخت بترسید از روزی که دیوس خان بزرگ تصمیم به افشا گری بگیره و نظریات خودش در باره بیگ بنگ و فرگشت ر ارایه بده و زلزه ای در جهان علم و دانش بیفکنه بدبختای پوفیوس شما به همچین کسی طرفید کسی که همزمان میتونه هم به پیدایش حیات فکر کنه هم از خودش عکس بیگیره هم شما چاقاله ها رو نصیحت کنه. کاری ندارما ولی از اینکه نعمت بزرگی چون منو دارید باید خیلی خوشحال و شاد باشید. آیا ایمان نیاوردید ؟ من همزمان میتونم چندین و چنتا کار بزرگ انجام بدم ای بدبختها ای پوفیوس ها ای غلوم ساغ ها نبینید که عاشق شدم و به خاک سیاه نشستم من هنوزم شیرم شیر پیر هم شیره درسته که اون دیوس منو با عشقش فلج کرده ولی هنوزم از رسالتم که همانا هدایت شما دیوسا به راه راسته منحرف و نا امید نشدم. شما دیوسا باید بدونید که من در جهت رسوندن شما به مدارج بالای دیوسیت و فرهنگسازی برای شما چاقال ها ذره ای عقب نخواهم نشست حالا اون یارو هر کامنتی میخاد بده بده اصن عشق من برای اون :((( ولی من نمی ذارم شما دیوس ها پوفیوس ها غلوم ساغ ها و قروم تنگ ها به انحراف و انحطاط کشیده بشید. من فرستاده ای هستم که شما دیوس ها رو نجات میده.

بعد اینا به کنار پسره هم دانشکده ای شه :((( دیوس قوروم دنگ گو میخوری با عشق من حرف میزنی.

حالا غیر خودمون دیوسا که کسی اینجا نیس؛ بیاین با خودون صادق باشیم. اصن من در حدی نیستم که لیاقتشو داشته باشم کاش حدقل عاشق اون دیوسی که هس. دیوس شایسته ای باشه من شخصا" به پوفیوسا و غلومساغا اعتقادی ندارم دیوسا بهترن اه اه ریدم تو این زندگی اشکم سره چه چیز کسشری داره در میاد.

یه کسکشی میاد تو وبلاگش کامنتای محبت آمیز میده؛ آی دق میکنم آی حسودی میکنم :| وقتیم نوتای عاشقونه مینویسه خیلی بگام میده، دیوس عاشق یکیه که نمیدونم کیه ولی هرکی هس خوشبحالش دیوس عجب شانسی داره که اگه من این شانسو داشتم الآن لاش بگاس نبودم لاس وگاس بودم :(((( فاک

عجب وض کسشری شده. خب من خودم دارم از تنهایی میمیرم بعد از طرفی دلم رضا نداد که این بچه نیم وجبی بیاد تو دردام سهیم بشه. به خودم گفتم خباخه دیوس اون بدبخ چگناهی داره ؟ الانم نه راضیم نه پشیمون دارم بگا میرم. بعد اینا بکنار این ممد دیوس نمیدونم چر اینجوری شده باهام کسکش نه درس باهام حرف میزنه نه درس جوابمو میده نمیدونم چرا اینجوری شده. من هیشکیو ندارم غیر همین ممدا غیر همین نیم وجبیا. من بیرون مانیتور عملن هیچی نیستم.

دیوسا کجایین ؟ :| دیوس خان غمگینه. چی میشه کرد دلم گرفته. دلم از دست همه این پوفیوسا گرفته از این دنیای غلومساغ گرفته از این سرنوشت کونی از همه چیز.

من نمیدونم تو این هاگیر واگیر عاشق شدنم برای چی خوب بود نمیدونم چیشده نمیدونم نمیدونم نمیدونم.

نمیدونم از کی اینجوری شد همه چی از دسم در رفت. هوی دیوس دارم با تو درد و دل میکنما.

وضعیت لاش بگاس.

شاید یه سری از دیوسا بیان معترض بشن که عسب تو رو چی بسیگار کشیدن آخه ؟ میخام از همین جا بیلاخ خودمو بهشون تقدیم کنم. د آخه دیوسا نمیفمین من عاشق کسیم که عاشق کسیه ؟ نمیفمین من از اون ناکاماشم که بگا رفتن ؟ منه بدبخ منه بیچاره منه فلک زده :((